سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کافه فرهنگ

شبه علم در روز جهانی علم

 


روز 20 آبان ماه (10 نوامبر)  از سال 1380 (2001)  بعنوان "روز جهانی علم در خدمت توسعه " نام گذاری شده است که اهداف مختلفی را دنبال می کند. به همین بهانه با دکتر امیرمحمد گمینی، پژوهشگر تاریخ علم در موسسه حکمت و فلسفه ایران همراه شدیم تا درباره علم و تاریخ آن با او به گفتگو بپردازیم.

 

شبه علم در روز جهانی علم

 

تبیان: اکثر ما تعریف دقیقی از رشته تاریخ علم نمی دانیم. در این رشته قرار است به چه چیزهایی پرداخته شود؟

**رشته تاریخ علم به اندازه خود علم قدمت دارد. شما زمانی که در متون یونانی نگاه می کنید می بینید که ارسطو یا بطلمیوس قبل از آن که بعضی مباحث علمی را مطرح کنند ابتدا نظرات فلاسفه یا منجمان قبل از خود را مطرح می کردند و به نقد و بررسی آنها می پرداختند، سپس به بحث و نظر خود می رسیدند. ولی تاریخنگاری علم به روشی که بعدها در قرون اخیر شکل گرفته تفاوتهای بسیاری دارد. هدف مورخ علم در درجه اول این است که روایتی شسته و رفته  از آنچه بین دانشمندان در برهه زمانی خاصی شکل گرفته است ارائه کند.


مورخ علم علاوه بر تسلط بر منابع و جستجو برای یافتن منابع بیشتر باید با زبانهای باستانی نیز آشنایی داشته باشد تا بتواند از آن منابع استفاده کند. همچنین مورخ باید قوه تحلیل بالایی داشته باشد. گاهی شنیده می شود که بعضی گمان می کنند تاریخ شامل یک سری داستانهایی است که فرد آنها را حفظ می کند و  می شود مورخ! در حالی که این دیدگاه بسیار کوته نظرانه است. مانند این است که بگوییم فیزیکدان کارش این است که برود وسط طبیعت و هر آنچه را می بیند می نویسد و گزارشهایش را چاپ می کند و می شود فیزیکدان. در حالی که فیزیکدان با نظریه پردازی آغاز می کند و سپس سراغ آزمایشهای هدفمند می رود.

مورخ نیز باید نظریه پردازی کند و در منابع به دنبال تأیید را رد نظریه اش باشد. ولی نظریه او در باره طبیعت نیست بلکه درباره علم طبیعی و تحولات آن درطول تاریخ است.

شبه علم در روز جهانی علم

 

در درجه دوم مورخ به دنبال کشف تغییرات بزرگ و کوچکی است که در هر مرحله از پژوهشهای علمی رخ داده است. شما باید بدانید که هر جمله در یک کتاب نجومی قرن هفتم در حال پاسخ گویی به کدام نظریه قبلی است. کدام دانشمند چه گفته که حالا در این کتاب ما شاهد مخالفت یا موافقت با آن هستیم.

اینگونه است که می توانیم بفهمیم علم در طول تاریخ چه مسیرها و تحولاتی را گذرانده است.

 

تبیان: تعریف امروزی ما از علم چقدر با گذشتگان فرق دارد؟

اول باید بگویم که ما امروزه تعریف جامعی از علم طبیعی نداریم. یعنی اینطور نیست که یک تعریفی ارائه دهیم و به راحتی بتوانیم مرز بین علم و غیر علم را تشخیص دهیم. ولی شهودهایی داریم. همین تاریخ علم بهترین وسیله برای شناخت عمیق تر علم است. یعنی شما به تاریخ تفکر نگاه می کنید و کم کم دستتان می آید که چه چیزی را علم بدانیم و چه چیزی را علم ندانیم.

 

شبه علم در روز جهانی علم

 

می توانیم معیارهایی را پیدا کنیم و ببینیم علم گذشته با علم امروز چه شباهتها و تفاوتهایی دارد. به نظر می رسد بعضی از علوم در گذشته معیارهایی که ما برای علم در دوران معاصر داریم را ارضا می کردند یا تا حدی ارضا می کردند. مثلا «ریاضی بودن» یکی از آن معیارها است. ما می بینیم که نجوم قدیم از زمان بابل باستان، کمّی شده بود. یعنی داده های تجربی را با استفاده از ابزارهایی اندازه گیری می کردند. موقعیت اجرام سماوی در آسمان به صورت اندازه گیری تعیین می شد و سپس یک مدل حسابی برای پیش بینی موقعیت سیارات و ستارگان ارائه می دادند. این معیار ریاضی بودن در علوم دیگری مثل اپتیک نیز وجود داشت. علم مکانیک و اهرم ها نیز مثال دیگری است که هندسی شدن آن تا حد بسیار زیادی در خود یونان اتفاق افتاد. ولی زمانی که به سراغ فیزیک حرکت و دینامیک می رویم می بینیم که به هیچ وجه اینطور نیست. حرکت شناسی (سینماتیک) و نیروشناسی (دینامیک) در آثار ارسطو تا حدی علمی شدند، ولی چون شامل مباحث دقیق ریاضی و فرمولبندی نبودند، بنابراین از ریاضی شدن بسیار دور بودند. این موضوع تا زمانی که بعضی از ریاضیدانان اواخر قرون وسطی و در نهایت گالیله تحولات عمیقی در حرکت شناسی پدید آورد ادامه پیدا کرد. و نیرو شناسی تا زمان نیوتن تبدیل به ریاضی نشد.

تجربی و نظری بودن ملاک مهم دیگری بود که البته با ملاک قبلی بی ارتباط نیست. 

علم به این نحو شکل می‌گیرد که نظریه‌ای پرداخته شود تا بتواند مشاهدات را توضیح دهد. این نظریات باید معیارهای یک نظریه خوب را ارضا کنند

 مثلا نظریه باید ساده و وحدت بخش باشد. بنابراین بعد نظری و تجربی باید دست به دست هم دهند. اگر بعد نظری بر بعد تجربی بچربد، از معیارهای علمی عدول شده است.

 

تبیان: پرداختن به تاریخ علم مهم تر است یا آینده آن؟

شبه علم در روز جهانی علم

 

**آینده علم به دست دانشمندان است نه مورخین. بنابراین هر چقدر که مورخین به تاریخ علم بپردازند، فیزیکدانان و زیست شناسان هم می توانند به کار خود برسند. هر دو مهم است ولی شاید بتوان گفت خود علم مهمتر از تاریخش است. ولی برای اینکه درک عمیق تری از علم داشته باشیم و ارزش آن را بیشتر درک کنیم باید تاریخ آن را بدانیم و بخوانیم. اساسا تاریخ علم مهم است بدین علت که علم مهم است. چون علم مهم است ما به تاریخش می پردازیم.

 تبیان: آیا در ایران مرکزی وجود دارد که به صورت تخصصی به بحث تاریخ علم بپردازد؟

پژوهشکده تاریخ علم دانشگاه تهران برای مقطع کارشناسی ارشد در زمینه تاریخ علوم در دوره اسلامی دانشجو می پذیرد. امروزه در دنیا به مطالعه تاریخ علم در دوره اسلامی بسیار اهمیت می دهند. دانشگاههای بسیاری هستند که در این زمینه کار می کنند. ما امروزه هر کاری که بخواهیم در هر کدام از رشته های تاریخ علم دوره اسلامی انجام دهیم باید ابتدا با منابع غربی که در این زمینه انجام شده است نیز آشنا باشیم.

  

شبه علم در روز جهانی علم

 

پژوهشگاه علوم انسانی نیز مرکزی است که در مقطع دکتری دانشجوی تاریخ علم می پذیرد. علاوه بر این مراکزی مانند م?سسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران و مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی و بعضی دیگر از مراکز شرق شناسی در ایران و جهان در این زمینه ها کار می کنند و به پژوهشگرانی در این زمینه نیاز دارند. بنابراین برای کسانی که در این زمینه موفق و دقیق باشند فرصتهای شغلی نیز وجود دارد.

 تبیان: نظرتان درباره ترویج علم چیست؟ آیا این مهم است که ما حتما به صورت جداگانه به ترویج علم بپردازیم؟

**ترویج علم ارزش بنیادی دارد. اشاعه علم و دانش در اقشار جامعه باعث بالا رفتن فرهنگ علمی و اخلاق پژوهش در میان آنها خواهد بود. این موضوع باعث دور شدن از تعصبات و خرافات و حرکت به سمت جامعه ای خواهد بود که برای فعالیت علمی ارزش قائل است و حاضر است برای آن خرج کند و زحمت بکشد. از طرف دیگر ترویج علم برای ساختن نسلهای آینده بسیار م?ثر است. متأسفانه بسیاری از مردم (نه فقط ایران) فکر می کنند علم آموزی فقط برای این است که فنی را یاد بگیرند و بروند پول دربیاورند. در حالی که ارزش ذاتی و اولیه علم، خود آن است.همانطور که متخلق شدن به اخلاق حسنه حتی بدون در نظر داشتن فوایدی که برای فرد دارد، ارزشمند است، علم آموزی نیز به خودی خود یک جنبه از آدم شدن و انسانیت ماست. بنابراین اگر کسی بسیار خوش اخلاق است ولی علم را خار می شمارد، هنوز به اندازه کافی اخلاقی و انسانی نشده و همینطور کسی که علم را می پرستد ولی از آن در جهت غیر اخلاقی استفاده می کند، از آدمیت دور شده است. البته در اینجا منظورم فقط علوم طبیعی نیست، بلکه علوم انسانی مانند فلسفه و جامعه شناسی و کلام و ... نیز مد نظرم هست.

تبیان: بعضی اوقات درباره شخصیت های علمی تاریخی ما غلوهایی می شود که صحت ندارد. به نظرتان این مساله ممکن است در آینده مشکلی ایجاد کند؟

شبه علم در روز جهانی علم

 

**افراط و تفریط همیشه بد است. کوچک نمایی ارزش آثار و فعالیتهای علمی دانشمندان ایرانی در دوره اسلامی همانقدر بد و ناشایست است که غلو و بزرگنمایی در ارزش کار آنها. کار علمی دانشمندان ما دارای ارزش فی نفسه است جدای از اینکه مثلا ابوعلی سینا قوانین دینامیک را پیش از نیوتن کشف کرده یا نکرده. دروغ و تعصب همیشه بد است و به ضرر حقیقت تمام می شود. ممکن است به طور مقطعی دل بعضی ها را به دلیل بهانه های نژادپرستانه، خودبزرگ بینانه و ملی گرایانه شاد کند ولی این شادی بی ارزش و بی دوام خواهد بود. این موضوع نه فقط در مورد دانشمندان دوره اسلامی بلکه در مورد دانشمندان ایرانی معاصر مثل دکتر حسابی نیز صدق می کند.

تبیان: در سال های اخیر شایعات به ظاهر علمی بسیار گسترش پیدا کرده اند. از طرفی واژه ای به نام شبه علم نیز  بر سر زبان ها افتاده است. اکثر ما می توانیم یک شایعه علمی را تشخیص دهیم اما شبه علم و علم چه فرقی با یکدیگر دارند؟ چگونه می توانیم این دو را از یکدیگر متمایز کنیم؟

**فلاسفه علم در نهایت نتوانسته اند یک سری ملاکهای دقیق معرفتی برای تمایز بین علم و شبه علم ارائه بدهند و همیشه هر ملاکی که مطرح شده بعضی انتقادات را نتوانسته پاسخ دهد. ولی هنوز به نظر من می توان ابطال پذیر بودن را ملاک خوبی دانست که حداقل به ما یک شهود خوبی برای تمایز گذاردن بین علم و شبه علم می دهد.

شبه علم در روز جهانی علم

 

ولی به نظرم بهترین ملاک برای تشخیص علمی بودن یک رشته نظری این است که ببینیم آیا در دانشگاههای دنیا چنین نظریات و دیدگاههایی وجود دارد یا نه. یعنی علم آن چیزی است که در دانشگاههای دنیا دانشمندان روی آن کار می کنند. مثلا امروزه هیچ دانشگاه معتبری در تمام دنیا نیست که روی طالع بینی کار کند و گمان کند که با تعیین موقعیت اجرام سماوی می تواند سرنوشت بشر را تعیین کند. بنابراین طالع بینی علم نیست بلکه خرافاتی است که می خواهد خود را شبیه علم جلوه دهد. بعضی کتابهایی که می خواهند کوانتوم و عرفان و ... را به هم ربط دهند نیز با همین معیار به کنار می روند. دقت کنید اینکه فلان آقای دکتر کتابی نوشته که اثبات کند مثلا اهرام مصر را موجودات فضایی ساخته اند یا تأثیر دعا را روی ذرات برف و یخ نشان دهد، فی الواقع دارای هیچ ارزش علمی نیست. هر چقدر هم به نظر من و شما که متخصص تاریخ و فیزیک جامدات نیستیم منطقی جلوه کند. زیرا روند درست و معقول این است که ابتدا آن کتاب یا مقاله توسط متخصصین آن رشته در دانشگاهها یا مراکز پژوهشی آکادمیک داوری شود. این داوری بسیار مهم است. پس از داوری است که این کتاب یا مقاله می تواند به میان غیرمتخصصان بیاید و مفید باشد.

شبه علم در روز جهانی علم

 

ولی متأسفانه بعضی ها که عنوان دکتر و مهندس را یدک می کشند، چون نمی توانند افکار خود را در مجلات و مراکز علمی منتشر کنند زیرا توسط داوران به سرعت رد می شوند، مسیر درست را دور می زنند و یک راست به سراغ من و شمایی که در آن رشته متخصص نیستیم می آیند. در وبلاگها و سایتهای نامعتبر یا انتشاراتی ها و مجلات غیر معتبر مطالب خود را به عنوان آخرین و پیشرفته ترین نظریات علمی مطرح می کنند و به خورد مردم می دهند. اسف بار تر از این زمانی است که می بینیم بعضی از اقشار آکادمیک و دانشگاهی فریب مطالب غیر علمی و شبه علمی مطرح شده در جامعه را می خورند. البته نه در رشته خودشان بلکه در رشته های دیگر. یعنی یک فیزیکدان چون با روانشناسی آشنا نیست ممکن است در دام کتابهای شبه روان شناسی بیفتد. در حالی که اگر کتابی در شبه فیزیک به او بدهیم سریعا غیرعلمی بودن آنرا تشخیص می دهد.

من فکر می‌کنم اصلی‌ترین روش برای جلوگیری از انتشار شبه علم در جامعه، اولا ترویج علم و روش تفکر علمی در میان اقشار دانشگاهی در درجه اول، و عموم مردم در درجه دوم و ثانیا آشنا ساختن آنها با منابع معتبر از غیر معتبر است

تبیان: و در آخر با توجه به شرایط اقتصادی کنونی به نظرتان علم بهتر است یا ثروت؟

**برای کسی که علم را دوست دارد علم بهتر است و برای کسی که ثروت را دوست دارد ثروت بهتر است. ولی هیچ کدام بدون دیگری به درد نمی خورد. همیشه باید مقداری از دیگری هم باشد. برای من علم بهترین است ولی اگر هیچ به دنبال ثروت نباشیم نمی توانیم به علم هم برسیم. از طرف دیگر اگر فقط به دنبال ثروت باشیم و علم را کاملا رها کنیم تمام ابعاد انسانی خود را شکوفا نکرده ایم و به اندازه کافی آدم نشده ایم.

 

 

م.ح.اربابی فر

بخش دانش و زندگی تبیان