سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کافه فرهنگ

انتخابات ریاست جمهوری باعث بازآرایش گروه های سیاسی کشور می شود. این مطلب سعی دارد طیف بندی گروه های سیاسی و بازیابی هویت هر یک را بر اساس انتخابات ریاست جمهوری سال 1392 ترسیم نماید.

  اشاره

دیدبان: انتخابات عرصه فعالیت گروه ها و افراد مختلف سیاسی است. در این عرصه، هر گروه یا فردی تلاش دارد که خود را به گونه ای متفاوت از دیگران مطرح کند و یک هویت مستقل برای خود دست و پا کند. این هویت مستقل که اغلب بر پایه خصوصیات و اندیشه های آن گروه است، توسط رسانه ها مطرح و تبلیغات می شود.

 

تعریف هویت گروهی

 

هویت گروهی عبارت است از مجموعه خصوصیات و اندیشه ها، که گروه بر اساس آنها در جامعه تصمیم گیری، ایجاد رابطه و عمل می کند. بر این اساس گروه های مختلفی را در جامعه می-توان تصور کرد؛ گروه هایی که بر اساس منافع سیاسی، فرهنگی یا اقتصادی و با یک سری خصوصیات و اندیشه های خاص گردهم آمده اند و در جامعه به برقراری رابطه با دیگر گروه ها می-پردازند. این گروه ها نسبت به حوادث، اتفاقات و  بحران های جامعه بی تفاوت نیستند و سعی می کنند در تمامی عرصه های جامعه حضوری فعال داشته باشند. برخی گروه ها و احزاب سیاسی فعال کشور را نیز می توان جزء گروه هایی دانست که دارای یک هویت مشترک هستند و بر اساس این هویت در مواضع مختلف اجتماعی به تصمیم گیری و عمل می  پردازند. انتخابات ریاست جمهوری 1392 یکی از عرصه های مهم سیاسی در جمهوری اسلامی است و ما در این نوشتار به دنبال شناختن مؤلفه های هویتی گروه های مختلف در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم هستیم و آنان را به سه دسته اصولگریان، حامیان دولت و اصلاح طلبان تقسیم نموده ایم.

 

اصولگرایان و گفتمان پیشرفت 

 

به صورت کلی اصولگرایان و کاندیدهای بالقوه آنها در انتخابات 1392 را نیز می توان به پنج دسته تقسیم کرد:

1. جامعه روحانیت مبارز تهران، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و حزب مؤتلفه اسلامی (کاندیداهای بالقوه: پورمحمدی، قالیباف، حدادعادل، متکی و ولایتی).

2. جامعه اسلامی مهندسین (کاندیداهای بالقوه: لاریجانی و باهنر).

3. رهروان ولایت. (کاندیدای بالقوه: لاریجانی)

4. رهپویان انقلاب اسلامی و ایثارگران انقلاب اسلامی: (کاندیدای بالقوه: قالیباف و حدادعادل).

 

در بین اصولگرایان مؤلفه های مشترکی وجود دارد که می تواند باعث هویت بخشی آنها در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم شود.

1.  نقد دولت احمدی نژاد: همانگونه که در دولت های نهم و دهم ملاحظه شده است، نقد دولت به یک عامل مشترک برای اصولگریان تبدیل شده است و این عامل توانسته اثرات زیادی در دسته بندی نیروهای اصولگرا ایجاد کند و اغلب رسانه های اصولگرا سعی دارند تا با نقد دولت، خود را در جامعه مطرح کنند.

2. تکیه بر روی نقاط قوت مجلس نهم: از آنجایی که بیشتر نمایندگان مجلس جزء اصولگریان هستند، این عامل باعث می-شود که این طیف، برای برنامه های خود حساب ویژه ای روی مجلس نهم باز کنند و سعی کند که از توان خود در مجلس شورای اسلامی برای هماهنگی هر چه بیشتر در عرصه انتخابات ریاست جمهوری استقاده کنند.

3. تأکید بر گفتمان پیشرفت و عدالت: دهه پیشرفت و عدالت که اکنون در درون آن قرار داریم و دولت یازدهم در این دهه انتخاب می شود، یکی از برهه های مهم و اثرگذار در جمهوری اسلامی است. این پیشرفت که هم در عرصه های مادی و هم معنوی است، می تواند جمهوری اسلامی را هر چه بیشتر و بهتر به اهداف بلندمدت خود نزدیک کند. این گفتمان در انتخابات ریاست جمهوری 1392 قطعاً یکی از شعارها و اهداف مهم گروه های اصولگراست که سعی می نمایند طبق آن برنامه-ریزی و عمل نمایند.

4. بحث اتحاد یا انشعاب: بحث اتحاد بین نیروهای اصولگرا از انتخابات های گذشته و به صورت بسیار حساس در بین آنها وجود داشته است. بزرگان اصولگرایی همیشه سعی داشته اند، گروه های مختلف را جمع کنند و آنان را تشویق به انتخاب یک کاندیدای مشخص می کرده اند. منشور اصولگرایی را می توان گامی عملی در این زمینه دانست. اینکه در این انتخابات اصولگرایان تا چه حد بتوانند به اتحاد دست یابند، یکی از مؤلفه های مهم برای آنان، در مقابل رقبا محسوب می شود. 

 

حامیان دولت به دنبال حفظ قدرت

 

به صورت کلی حامیان دولت و شخص احمدی نژاد را می توان به چهار دسته تقسیم کرد:

1. نیروهای سابق اطلاعات (کاندیداهای بالقوه: مشایی، بقایی، میرحسن موسوی و سید احمد موسوی)

2. گروه مدیران میانی نظام (کاندیداهای بالقوه: رحیمی)

3. وزاری و نیروهای فعال دولت دهم (کاندیداهای بالقوه: نیکزاد، دانشجو، صالحی، رستم قاسمی، غضنفری و ثمره هاشمی)

4. جبهه پایداری (کاندیداهای بالقوه: جلیلی، لنکرانی، الهام، فتاح و حدادعادل).

آنچه می تواند حامیان دولت را در کنار یکدیگر جمع کند و به آنان هویت ببخشد، عوامل زیر است:

 

1. تکیه بر روی نقاط قوت دولت نهم و دهم: از آنجا که اغلب این افراد، اعضای فعال دولت نهم و دهم یا از حامیان مهم این دو دولت بوده اند، بیشترین تکیه و اعتماد خود را بر روی فعالیت های این دولت قرار می دهند. وزرا و مسئولان دولت سعی می کنند فعالیت های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی دولت در طول عمر خود را به صورت های مختلف مطرح کنند. اغلب این گروه ها قائل به ظهور یک گفتمان جدید و انقلابی در سوم تیر 1384 هستند و سعی می نمایند با پایداری و استقامت بر این گفتمان، شعارهای خود را در جامعه مطرح کنند. البته نقدهای از سوی برخی از این گروه ها – مثل جبهه پایداری- نسبت به عملکرد دولت نهم و دهم وجود دارد که در مجموع نمی توان آنها را خیلی جدی به حساب آورد. 

 

2. حضور فعال و دوپهلو در سیاست خارجی: دولت های نهم و دهم در عرصه سیاست خارجی بسیار فعال و پویا بودند و در برخی موارد نیز سیاست هایی را به صورت دوپهلو اتخاذ می-نمود، مثل بحث رابطه با آمریکا که توسط احمدی نژاد به صورت مبهم و دوپهلو ارائه می شده است. این نوع سیاست خارجی در بیشتر گروه ها حامیان دولت نیز مشاهده می شود و آنان سعی می کنند در عین اینکه در عرصه جهانی حضوری فعال دارند برخی مواضعشان را نیز به صورت دوپهلو مطرح کنند. 

 

3. تکیه بیشتر بر روی شهرهای کوچک و روستاها: به دلیل انجام برخی طرح های اقتصادی و فرهنگی مثل هدفمندسازی یارانه ها و سفرهای استانی، دولت نهم و دهم توانسته است در روستاها و شهرهای کوچک دارای پایگاه رأی بسیار قوی باشد و در انتخابات 88 نیز دیدیم که اکثر آراء روستاها به احمدی نژاد اختصاص یافت. این واقعیت در شعارها و برنامه های حامیان دولت در انتخابات 1392 بسیار مؤثر و حیاتی است و آنان سعی می نمایند از این ظرفیت حداکثر استفاده را بکنند. 

 

اصلاح طلبان، ناراضی از وضع موجود

 

به طور کلی اصلاح طلبان و کاندیدهای بالقوه آنها در انتخابات 1392 را می توان به شش دسته تقسیم کرد:

1. اصلاح طلبان حامی سران فتنه. (شاید در انتخابات شرکت نکنند یا از گروه دو و سه دفاع کنند).

2. اصلاح طلبان تندرو (کاندیداهای بالقوه: عبدالله نوری و موسوی خوئینی ها).

3. اصلاح طلبان حامی خاتمی (کاندیدای بالقوه: خاتمی)

4. اصلاح طلبان حامی هاشمی رفسنجانی. (کاندیداهای بالقوه: حسن روحانی و ناطق نوری).

5. اصطلاح طلبان معتدل. (کاندیداهای بالقوه: نجفی، جهانگیری، خرازی، عارف و سیدحسن خمینی).

6. اصلاح طلبان نماینده مجلس. (کاندیدای بالقوه: کمالی).

هر کدام از گروه های اصلاح طلب سعی می کنند که برای بازبینی هویت خود و شکل دهی به یک هویت جدید، بر اساس مؤلفه های خاصی در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم شرکت کنند؛ که به آنها اشاره می کنیم:

 

1. انتقاد از عملکرد دولت احمدی نژاد: اولین نقطه مشترک که باعث هویت بخشی اصلاح طلبان در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم می شود، اشتراک آنها در انتقاد از دولت نهم و دهم است. البته نقد این گروه ها نسبت به دولت احمدی نژاد دارای مراتب مختلفی است. حامیان سران فتنه انتقادهای بسیار تندی علیه دولت احمدی نژاد مطرح می کنند و حتی مشروعیت این دولت را نیز زیر سؤال می برند، اما اصلاح طلبان درون نظام سعی می کنند با انتقادهای بسیار نرم و منطقی نسبت به دولت احمدی نژاد خودشان را در عرصه انتخابات مطرح کنند.

 

2. سیاست خارجی معتدل و دارای تساهل و تسامح: نقطه اشتراک دومی که باعث شکل گیری یک هویت مشترک در بین اصلاح-طلبان شده است، سیاست خارجی معتدل و مواضع متساهل آنها نسبت به رابطه با آمریکاست. تقریباً تمامی گروه های اصلاح-طلب بر این مسأله اتفاق نظر دارند که رابطه با آمریکا برای نظام جمهوری اسلامی ضروری است و نظام باید برای هر چه کمتر کردن هزینه های تحریم اقتصادی، به رابطه با آمریکا بپردازد.

 

3. تکیه کردن بر روی دوران ریاست جمهوری خاتمی: اغلب گروه های اصلاح طلب دوران ریاست جمهوری خاتمی را بهترین دوران در نظام جمهوری اسلامی می دانند و یک حس نوستالژیک نسبت به این دوران دارند. آنها سعی می کنند که بر نقاط قوت این دوران تکیه کنند و نقاط ضعف این دوران را نیز کوچک جلوه دهند.

 

4. نقد شورای نگهبان: بیشتر گروه های اصلاح طلب نسبت به عملکرد شورای نگهبان انتقاد دارند و این انتقادها را نیز تاکنون بارها مطرح کرده اند. البته درباره این مورد، اختلافاتی نیز بین گروه های اصلاح طلب وجود دارد. برخی مانند حامیان سران فتنه و اصلاح طلبان تندرو به شدت با نظارت استصوابی شورای نگهبان مخالفند و برخی نیز مانند اصلاح-طلبان معتدل، نقدهای نسبت به عملکرد این شورا در انتخابات های قبلی دارند.

 

5. تعیین تکلیف نسبت به سران فتنه: یکی از مطالبات مهمی که پس از فتنه 88 مطرح شد، مرزبندی گروه های مختلف نسبت به سران فتنه بود. در این بین، اصلاح طلبان به دلیل برخی نزدیکی های فکری و اجرایی که با سران فتنه داشتند بیشتر از بقیه گروه های سیاسی در معرض این مرزبندی قرار گرفتند. بر این اساس، می توان گفت که تعیین دقیق و شفاف موضع گروه-های مختلف اصلاح طلب نسبت به سران فتنه، یکی از مهم ترین مؤلفه های هویتی آنان را تشکیل می دهد. 

 

6. تکیه و تبلیغات بیشتر بر روی آراء شهرهای بزرگ و بخصوص تهران و شهرهای دارای اقلیت مذهبی: انتخابات های گذشته و بخصوص انتخابات 88، نشان داد که آراء اصلاح طلبان در شهرهای پرجمعیت و بخصوص تهران، نسبت به روستاها و شهرهای کوچک بیشتر است و همچنین شهرهای دارای اقلیت مذهبی بیشتر طرفدار اصلاح طلبان هستند؛ همین زمینه موجب می-شود که اصلاح طلبان تمرکز قدرت خود را در اینگونه شهرها قرار دهند. این نوع تمرکز باعث به وجود آمدن هویتی خاص و با شعارهای متفاوت نسبت به بقیه گروه ها می شود.