سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کافه فرهنگ

محرم که می آید فارق از هر رنگ وقیافه وسلیقه ای ادم دلش میگیرد 

دلش میگیرد برای غربت اقا امام حسین برای اهل بیت امام حسین (ع)

نه برای این که در روز عاشورا چه اتفاقی افتاده است نه این شهادت ها ورنج کشیدن ها از عسل شیرین تر بود برای انها غربت امام این است که امام در روز واقعه تنها ماندند وعده ای اورا تنها گذاشتند وامروز هم امام زمان ما تنها مانده است و اری محرم هر ساله رنگ ولعاب بیشتری پیدا میکند علم ها بزرگتر طبل ها بزرگ تر وقمه ها بزرگ تر وقمه زن ها بیشتر میشوند ایا به راستی این است عزا داری این است هدفی که امام برایش قیام کرد امام برای بر پا کردن دین امدند  ولی الان دین به بهانه مخرم دارد از جاده مستقیم منحرف میشود ان سادگی و بی الایشی که در دسته ها وهیات مذهبی وتکیه ها بود جای خود را به مداحی های داده که از بیشتر شباهت دارد با موزیک های غربی فقط متن شعرش اسلامی است ولی همان هم معلوم نیست چه میخواند مداح محترم وفقط هدف مداح جذب جوانان است ایا این است عذا داری این هدف دشمن برای از بین بردن این محرم وصفر که مذهب ما بر پایه ان استوار است با رنگ ولعاب دادن وخرافات وارد کرد باعث میشوند که نسل اینده به اصل این عذا داری شک کنند وحتی به اصل این واقعه این اتفاقی که در فضای مجازی گاهی می افتد ودشمن دارد استانه صبر ماشیعیان را از بین میبرد تا کم کم این اصل مذهب شیعه را از ان بگیرند .

مدیریت وبلاگ کافه تنهایی

 


نظر

داستان بسیار جالب از مرگ اختیاری پیرمرد 12


مرحوم هیدجی از علمای طهران بود .او منکر موت اختیاری بوده است و خلع روح را به طور اختیاری محال میدانسته.و او این در جه و کمال را برای مردم ممتنع میپنداشته است،و در بحث با شاگردان خود جدا انکار مینمود و رد میکرد.
یک شب در حجره ی خود بعد از بجا اوردن فریضه ی عشا رو به قبله مشغول تعقیبات بوده است ،که ناگهان پیر مردی دهاتی وارد شده ،سلام کرد و عصایش را در گوشه ای نهاد و گفت:جناب اخوند!تو چه کار داری به این کارها!هیدجی گفت:چه کارها،پیرمرد گفت:مرگ اختیاری و انکار ان ،این حرفها به شما چه مربوط است.

ادامه مطلب...