سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کافه فرهنگ

نظر

گفته‌ها و ناگفته‌های روزنامه‌های امروز
سرانجام دیروز دو موضوع مهم داخلی و جهانی تعیین تکلیف شدند، سخنان رهبر انقلاب در جمع بسیجیان، طرح سؤال از رئیس‌جمهور را به پایان رساند. حماس و رژیم صهیونیستی هم برای آتش‌بس به توافق رسیدند؛ اما موضوعی که قرار است آغاز شود، مذاکرات هسته‌ای است که 1+5 خواستار شروع فوری آن شده است.
کد خبر: 286799
تاریخ انتشار: 02 آذر 1391 - 11:19
سخنان رهبر انقلاب که به طرح سؤال از رئیس‌جمهور پایان داد، مذاکرات 1+5، غزه و مسائل اقتصادی، مهمترین عناوین روزنامه‌های امروز هستند. روزنامه‌ها انتخابات و نامزدهای احتمالی آن را هم فراموش نکرده‌اند.

 

پایان سؤال از رئیس جمهور

 

روزنامه کیهان از سخنان رهبری، موضوع بسیج را دارای اهمیت بیشتری دانسته است. روزنامه تهران امروز در روشی تقریبا مشابه با کیهان با درج تیتر و تصویر کوچکی از رهبر انقلاب، از بین سخنان ایشان، مسأله رفتار اعراب در غزه را مهمتر دانسته و در صفحه سوم خود به لبیک به فرمان رهبر معظم انقلاب از جانب نمایندگان مجلس پرداخته است. این لبیک در روزنامه اعتماد هم اشاره شده است. 

اطلاعات از متن سخنان رهبری، اشاره به خوی وحشی‌گری اسرائیل را مهمتر دانسته است که باید وجدان جهان اسلام را تکان دهد. روزنامه ایران با توجه به سخنان رهبر انقلاب ادامه طرح سؤال را خواست دشمن نامیده است. 

روزنامه آرمان با درج تیتر ختم سؤال در صفحه نخست خود، در مطلب مربوط به این خبر، جمله «ادامه طرح سؤال از رئیس‌جمهور آن چیزی است که دشمن می‌خواهد» را از میان سخنان رهبری برجسته کرده است. 

برخورد عجیب و متفاوت در این مورد، کاریکاتور صفحه نخست روزنامه مغرب در این باره است که «ختم سؤال» را تیتر نخست خود کرده و در کاریکاتوری، احمدی‌نژاد را با چهره‌ای در حال پاره کردن طرح سؤال نمایندگان نشان می‌دهد. 

روزنامه آفتاب یزد هم با درج تقدیر رهبری از دو قوه در انجام وظایف خود، «ضرورت توقف طرح سؤال»را تیتر کرده و همشهری نیز از سخنان رهبری، نیاز کشور به آرامش را مورد توجه قرار داده است. 

جام جم با اشاره به درخواست رهبری برای توقف طرح سؤال، تیتر اصلی خود را به نظر رهبر انقلاب درباره کارایی مقاومت مقتدرانه در برابر اسرائیل اختصاص داده است. 

مذاکرات 1 +5 و مسأله هسته‌ای ایران

مذاکرات گروه 1+5 درباره مسأله هسته‌ای ایران که دیروز چهارشنبه و به میزبانی اشتون انجام شده، در روزنامه‌های امروز بازتاب داشته است. 

روزنامه‌ها در یک خط تقریبا مشابه، برداشت‌هایی از گزارش آژانس در مورد توانایی‌های هسته‌ای ایران و تأثیر آن بر تصمیمات طرف غربی را مهم دانسته‌اند. 

تهران امروز به برآورد محافل اطلاعاتی اسرائیلی اشاره نموده است که ادعا کرده‌اند زمان لازم برای ایران برای جهش به سوی سلاح هسته‌ای، تنها دو تا سه هفته است. با در نظر داشتن همین برداشت، هرمیداس باوند، تحلیلگر مسائل بین‌المللی در روزنامه آرمان نوشته است که شرایط بسیار حساس شده و طرفین باید برای رسیدن به توافق در مواضع خود تعدیل را بپذیرند. مغرب هم نتیجه این دیدار را «مذاکره بدون فوت وقت» دانسته است. روزنامه اعتماد هم اشاره کرده که 1+5 خواستار مذاکره فوری با ایران شد. 

روزنامه همشهری شرط ایران برای کاهش درصد غنی‌سازی را از زبان آهنی سفیر ایران در فرانسه نقل کرده است. 

غزه و آتش‌بسی که خبر آن به بیشتر روزنامه‌ها نرسید

اعلام خبر آتش‌بس در ساعات پایانی دیروز، همراه با زود بسته شدن صفحات روزنامه‌ها باعث شده است که روزنامه‌ها، کمتر این خبر مهم را در صفحات خود درج کرده باشند؛ هرچند برای نمونه، روزنامه آرمان از برقراری آتش‌بس خبر داده و اعتماد هم خبر برقراری آتش‌بس شکننده را درج کرده است. 

جام جم با عنوان «آتش‌بس در غزه بر قرار شد» این مسأله را به معنای مقاومت اسلامی پیروز نبرد دانسته و خبر داده که سرانجام پس از هشت روز نبرد خونین در غزه، رژیم صهیونیستی در برابر اراده رزمندگان مقاومت اسلامی فلسطین تسلیم شد و طرح آتش‌بس پیشنهادی را بدون قید و شرط پذیرفت.

دیگر روزنامه‌ها به ابعاد دیگر درگیری‌ها در غزه اشاره کرده‌اند 

مردم‌سالاری از جمله روزنامه‌هایی است که سخنان فرمانده سپاه را منتشر کرده که گفته به دلیل محاصره نوار غزه توسط اسرائیل، موشک‌های فجر 5 از ایران به غزه نرفته ولی فناوری آن منتقل شده و هم اکنون به سرعت در حال تولید است. 

تهران امروز، ضمن اشاره به تخریب گسترده غزه، از زبان نماینده حماس در تهران گفته است «پیروزی از آن مقاومت است».

روزنامه کیهان هم به «حمایت آشکار و رسمی آمریکا از قتل عام زنان و کودکان بی‌دفاع غزه» اشاره و از زبان جهاد اسلامی اعلام کرده است که «سلاح ایران موازنه قدرت را در جنگ غزه تغییر داد». 

همشهری با اشاره به تن ندادن رژیم صهیونیستی به آتش‌بس تا ساعات پایانی دیروز به رسیدن جنگ به خیابان‌ها تل‌آویو اشاره کرده است. 

افشای تخلفات جدید ارزی هجده بانک!

در حالی که آغاز مسأله رسیدگی به نحوه رفتار بانک‌ها در مسائل ارزی به اسفند سال گذشته و برداشت دولت از حساب بانک‌ها برمی‌گردد، خبرهای جدیدی در این باره منتشر می‌شود. 

روزنامه تهران امروز به نقل از یوسفیان ملا، نماینده مردم آمل در مجلس، از «افشای تخلفات جدید ارزی 18 بانک» خبر داده است. این روزنامه مدعی شده است که «بانک مرکزی مبلغ 42 میلیارد دلار در اختیار بانک‌ها گذاشته که اکنون حساب‌ و کتاب مشخصی از سرنوشت این پول‌ها در دست‌ نبوده و مشخص نیست بانک‌ها با این پول چه کرده‌اند و چه مقدار از آن را به بانک مرکزی بازگردانده‌اند!». 

وی همچنین گفته است: «در بررسی‌های ما و بانک مرکزی که به تازگی انجام شده بود به این موضوع رسیدیم که احتمالا برخی بانک‌ها به مشتریان خاص خود جایزه ارزی داده‌اند و توسط دلار از مشتری‌های خوش‌حساب تشکر کرده‌اند. یوسفیان ملا با اشاره به جایزه دادن ارز دولتی به برخی مشتریان گفت: این امر به خودی‌خود تخلفی آشکار به حساب می‌آید اما این تنها تخلف بانک‌ها نیست». 

مطالب مهم روزنامه‌ها

روزنامه آفتاب یزد با توجه به نشست دیروز مجلس، از دفن طرح اصلاح قانون انتخابات زیر آوار تذکر خبر داده است و ابتکار و اعتماد از جمله روزنامه‌هایی هستند که سخنان مشایی را نقل کرده‌اند که تاکنون چیزی درباره انتخابات نگفته است. 

در حالی که در هفته‌های اخیر، حضور یافتن یا نیافتن اصلاح‌طلبان در انتخابات ریاست‌جمهوری سال آینده مورد توجه رسانه‌ها قرار گرفته است، امروز روزنامه کیهان از زبان سخنگوی شورای نگهبان، شرط گذاری برای انتخابات را بی‌معنا خواند و نقل کرده که اگر اصلاح طلبان برای شرکت در انتخابات شرط بگذارند، به آن‌ها می‌گوییم خداحافظ. 

این در حالی است که روزنامه آرمان، ضمن نقل مخالفت شورای نگهبان به ورود مجلس به محدود کردن افراد برای ورود به صحنه انتخابات ریاست جمهوری در قالب کنونی سخنان وی در مورد جریان موسوم به انحرافی را هم تیتر کرده است. 

کدخدایی در این باره گفته است: ما به عنوان جریان انحرافی کسی را نمی‌شناسیم. نظراتی را برخی افراد در رسانه‌ها به عنوان جریان یا گروه انحرافی مطرح می‌کنند اما به نظر می‌رسد آن‌ها نه جریان هستند و نه گروه. ممکن است یک حرفی زده یا رفتاری داشته باشند. اگر این افراد در انتخابات شرکت کردند رفتار و گفتار این افراد را با قانون تطبیق می‌دهیم. ضرورتی برای رصد کردن نه ‌تنها آن‌ها بلکه سایر احزاب و گروه‌ها نیست، چنین امکانی را نیز نداریم. این جریان جدای از بقیه افراد و گروه‌ها نیستند. ملاک برای ما رفتار و گفتار افراد است اگر خلاف قانون اساسی باشد فرقی نمی‌کند چه کسی باشد، مانع از ورودشان می‌شویم. 

روزنامه آرمان که به هاشمی رفسنجانی نزدیک است، تصویر صفحه نخست خود را به حضور وی در زندان اوین اختصاص داده و در یکی از یادداشت‌های خود به قلم صادق زیباکلام و با عنوان «رفتار منطقی آیت‌الله» به تمجید از وی پرداخته است. 

مسائل اقتصادی هم مثل همیشه مورد توجه جدی روزنامه‌هاست. تهران امروز ضمن درج انتقاد وزیر اقتصاد از شفاف نبودن اقتصاد کشور، «کاهش قیمت خودرو همزمان با افزایش تولید» و «دست‌اندازی عربستان به میدان‌های نفتی ایران» را مورد توجه قرار داده است. 

این روزنامه به نامه عبدالله المعلمی، سفیر عربستان در سازمان به دبیر کل سازمان ملل با ادعای نقض کنوانسیون‌های رسمی و معاهدات بین ایران و عربستان از سوی ایران اشاره کرده است که بر اساس آن «وی در این نامه مدعی شد که دو قایق نیروی دریایی ایران یک کشتی شرکت نفتی آرامکو را رهگیری کرده و بالگردهای ایران چندین بار بر فراز یک میدان گازی در حصبه، بخش مشترک میدان فرزاد A در عربستان، پرواز کرده‌اند»؛ البته شرکت ملی نفت ایران هم اعلام کرده که اکشافات ایران تنها در مرزهای آبی و خاکی خود صورت می‌گیرد و ایران برای اکتشاف وارد آب‌های هیچ کشوری نشده است». 

روزنامه اعتماد هم ضعف تولید را به دلیل سیستم پایه بانکی دانسته و گفته بدون حضور بازار سرمایه قوی به جایی نمی‌رسیم. این در حالی است که همشهری با ادعای اینکه «توافق شش بندی زیر پا گذاشته می‌شود» گفته که این کار فشار مالیاتی را بالای سر صادرکنندگان می‌آورد. 

جام جم و کیهان خبر داده‌اند که «داروی بیماران خاص و سرطانی مشمول بیمه شد»؛ افزون بر این، جام جم در مطلبی با نام «صدای تبر همچنان در جنگل می‌پیچد» خبر داده است که آمارهای منابع دولتی حاکی از آن است که چوب بهره‌برداری شده در مجموع سال‌های 89 و 90 از جنگل‌های شمال ایران بالغ بر یک و نیم میلیون مترمکعب است و متخصصان جنگل با انتقاد از این بهره برداری که البته ظاهرا به شکل قانونی صورت گرفته است، می‌گویند که جنگل‌های شمال در حال حاضر به قدری آسیب دیده است که تاب این برداشت گسترده را که به شکل متمرکز انجام می‌شود، ندارد و ظرف چند سال آینده جنگل‌های شمال به سرنوشت جنگل‌های غرب کشور دچار می‌شود. 

مطالب برگزیده روزنامه‌های امروز

اعتماد: پیام ملت ایران به اروپاییان به قلم بهروز بهزادی

خبر تأسف آور بود. وزیران خارجه اتحادیه عرب و اتحادیه اروپا در نشست مشترکی بیانیه یی صادر کرده و درباره جزایر سه گانه ایران نیز اظهارنظر کرده‌اند. این اظهارنظر شبیه آ ن چیزی است که همیشه چند شیخ حاشیه جنوبی خلیج فارس به هر مناسبتی اعلام می‌کنند و ایرانیان نیز آن را بسیار بی‌اهمیت می‌دانند و تا اندازه یی به چنین ادبیات بی‌ارزشی عادت کرده‌اند، اما این بار قضیه اندکی فرق می‌کند ـ اعراب خودشان چنین بیانیه‌ای منتشر نکرده‌اند که ارزش خواندن هم نداشته باشد ـ پای وزیران خارجه اتحادیه اروپا نیز در میان است. از این آقایان که ادعا‌هایشان گوش فلک را پر کرده است، ملت ایران باید توضیح بخواهد. البته موضوع از دو حال خارج نیست: نخست اینکه اجلاسی تشکیل شده و آقایان اروپاییان که چشمشان به مال و منال کشورهای نفت‌خیز عرب است و می‌خواهند هر طور شده از ثروت اعراب همیشه سهمی داشته باشند، پای بیانیه‌ای را امضا کرده‌اند که اعراب در تهیه آن سهم عمده داشته‌اند. 

به این ترتیب آقایان فکر کرده‌اند کاری نکنند که باعث نگرانی دوستان ثروتمند عرب شود و تصور کرده‌اند، بیانیه بازتاب چندانی نخواهد داشت و آن را امضا کرده‌اند. دوم آن که، آگاهانه با شیطانی که می‌کنند، در تنظیم این بند بیانیه که درباره جزایر سه گانه ایران است شرکت داشته‌اند. اگر شق نخست درست باشد، ملت ایران انتظار دارد آقایان به این اشتباه خود اعتراف کنند و هرچه سریع‌تر با یک پوزش خواهی رسمی ماجرا را فیصله دهند. ولی اگر شق دوم صحیح باشد که ماجرا پیچیده‌تر می‌شود و باید از آقایان توضیح خواست. گرچه گفتنی است 2 اصل قضیه تفاوتی نمی‌کند و ملت ایران جزایر سه گانه را چیزی مثل شمیران، الیگودرز، خرمشهر و... می‌داند و اگر ادعایی درباره این مناطق را بپذیرد، آن‌ گاه دوباره این جزایر را می‌پذیرد. اما به آقایان وزیران خارجه اتحادیه اروپا یک پیام از زبان من روزنامه نگار به شهادت تاریخ می‌دهد و آن این است که ایرانیان به تمامیت ارضی خود بسیار وفادارند و شاهد آن جنگ هشت ساله‌ای است که طی آن در برابر دشمن با چنگ و دندان مبارزه کردند و کشورهای اروپایی به رغم حمایت از صدام شاهد آن بودند. این ملت چنین مواضعی را هیچگاه نخواهد بخشید. 

خراسان: «چرا ائتلاف دوحه شکست خورده است؟» به قلم سیدمحمد اسلامی

سران «ائتلاف دوحه» در پاریس و لندن، سرگرم تور اروپایی خود بودند که گروه‌های مسلح مخالف دولت اعلام کردند حاضر نیستند به این ائتلاف نوپا بپیوندند. ائتلافی که با اصرار و حمایت آمریکا و قطر در نشست دوحه، پایتخت قطر تشکیل شد و دو اتحادیه عرب و اروپا تاکنون آن را به رسمیت شناخته‌اند. از این پس کارآمدی ائتلاف دوحه بیش از پیش با ابهام روبه‌روست و بار دیگر این گمانه تقویت شده که توافق‌ها در قطر چیزی بیش از یک طرح تئوریک روی کاغذ نیست. 

جهادی‌ها، سلفی‌ها و القاعده، سنگ پیش پای غرب

تنها چند روز پس از اعلام توافق برای تشکیل یک ائتلاف جدید در نشست پر هزینه دوحه، چهارده گروه مسلح در حلب دور یک میز جمع شدند و به صراحت اعلام کردند می‌خواهند گروهی جدید به اسم «حکومت اسلامی» تشکیل بدهند و حاضر نیستند به ائتلافی که «غرب از آن پشتیبانی می‌کند»، بپیوندند. روزنامه الاهرام مصر سه گروه جبهه النصره، لواء التوحید و کتائب احرار شام را بزرگ‌ترین گروه‌هایی معرفی کرده است که در شمال سوریه در حال درگیری با ارتش هستند. از میان این سه، «کتائب احرار شام» یک گروه کاملا سلفی است که «عبدالرحمن السوری» سرکرده آن است و خود را جزیی از «ارتش آزاد سوریه» معرفی می‌کند. 

واشنگتن پست در معرفی این گروه‌ها گفته است که آن‌ها گروه‌های نظامی غیرسوری هستند که تفکرات جهادی دارند و از روش‌های القاعده استفاده می‌کنند. جبهه النصره گروهی است که مسئولیت اکثر بمب گذاری‌های خونین و تروریستی در دمشق را بر عهده گرفته است. 

پرسش مهم: چه کسانی در سوریه سلاح به دست گرفته‌اند؟! 

اتفاقی که در حلب افتاده است، از دو جهت بسیار مهم است؛ نخست این که موفقیت ائتلاف دوحه را به دلایلی که ذکر خواهد شد، در سایه ابهامی جدی قرار داده است. دیگر اینکه این رویداد، بار دیگر این پرسش را ایجاد کرد که به راستی چه کسانی در سوریه سلاح به دست گرفته‌اند و با ارتش درگیر شده‌اند؟ لئون پانه تا، وزیر دفاع آمریکا، هفتم مارس در گزارشی به کمیته نظامی سنای آمریکا گفت: «معلوم نیست گروه‌های مخالف مسلح از چه کسانی تشکیل شده‌اند. هیچ مجموعه مشخص واحدی وجود ندارد که قابل شناخت، برنامه ریزی و یا تماس گرفتن باشد.» ژنرال مارتین دمپسی، فرمانده ستاد مشترک ارتش آمریکا نیز‌‌ همان روز در پاسخ به سناتور بن نلسون، اشاره کرد که بیش از صد گروه نظامی متفرق در سوریه شناسایی شده‌اند. 

پانه تا در آن جلسه تصریح کرد که به خاطر متعدد بودن این گروه‌ها دشوار است که رهبری واحد برای آن‌ها بتوان متصور شد. وی گفت: «ما تقریبا با شرایطی شبیه به وضعیت لیبی مواجه شده‌ایم».

مؤسسه مطالعات جنگ آمریکا‌‌ همان زمان گزارشی منتشر کرد که در آن تصریح شده است «ارتش آزاد سوریه» چیزی بیش از یک عنوان عمومی برای گروه‌های متعدد نظامی مخالف دولت سوریه نیست؛ عنوانی که نمی‌توان از آن هماهنگی و انسجام بین گروه‌های مسلح را انتظار داشت. در گزارش مؤسسه مطالعات جنگ آمریکا با این حال آمده است که در ارتش آزاد سوریه 3 گروه اصلی وجود دارد: تیپ خالد بن ولید، گردان هرموش و گردان عُمَری. تفاوت عمده بین گروه‌هایی که خود را به عنوان ارتش آزاد سوریه معرفی می‌کنند با گروه‌هایی که به تازگی از ائتلاف دوحه اعلام برائت کرده‌اند، این است که آن‌ها مدعی حمایت از مردم سوریه «از هر دین و فرقه و نژادی» هستند. 

در مقابل گروه‌های اعلام برائت کرده با تفکرات عمدتا سلفی و روش‌های القاعده، علاوه بر سودای سرنگونی حکومت سوریه از هم اکنون به هر گروهی که اعتقادات آن‌ها را نداشته باشد، هشدار مرگ داده‌اند. با این حال هنوز از گروه‌های موسوم به ارتش آزاد نیز خبری نیست. با این تاکید که در توافق دوحه که به ائتلاف دوحه منجر شد، سعی شده از اهمیت ارتش آزاد بکاهد. بنابراین دور از انتظار نیست اگر گروه‌هایی که به اسم ارتش آزاد فعالیت می‌کردند نیز عملا تعهدی به ائتلاف نداشته باشند و یا حتی همین گروه‌هایی بوده باشند که اکنون اعلام برائت کرده‌اند. 

یک دلالی بی‌نتیجه

ائتلاف دوحه بر اساس طرح ریاض سیف، یک مخالف لیبرال دولت سوریه و با پشتیبانی دولت آمریکا تشکیل شده بود. خاستگاه ائتلاف دوحه و جهت گیری پس از آن، هر دو نشان می‌دهد که بزرگ‌ترین هدف از نشست دوحه، تلاش برای مهار گروه‌هایی است که در حال درگیری مسلحانه با ارتش سوریه هستند. هیلاری کلینتون، دهم آبان ماه در زاگرب، نارضایتی آمریکا از اعضای «شورای ملی سوریه» که تا آن روز سران اسمی مخالفان بودند، را اعلام کرد و از ضرورت تحول مطلوب واشنگتن سخن گفت. سخنان کلینتون نشان می‌دهد که هدف اصلی از نشست دوحه جذب افرادی بوده است که درون خاک سوریه در حال درگیری بودند. وی درباره مخالفان عمدتا سیاسی و خارج نشین گفت: «(این گروه) نماینده کسانی است که خصوصیات و نیات بسیار خوبی دارند اما در بسیاری موارد، 20، 30 یا 40 سال گذشته را در خارج از سوریه به سر برده‌اند. رهبری مخالفان باید نماینده کسانی باشد که در خط مقدم به نبرد می‌پردازند و از جان خود برای کسب آزادی مایه می‌گذارند». 

از سوی دیگر اولین مواضع مخالفان پس از اعلام توافق برای تشکیل ائتلاف جدید درخواست برای ارسال سلاح به سوریه بوده است. «احمد معاذ خطیب»، امام سابق مسجد اموی دمشق و رئیس ائتلاف جدید و «جرج صبره»، رئیس جدید مسیحی شورای ملی مخالفان سوریه، هر 2 در دوحه و سپس در فرصت‌های بعدی اصرار کرده‌اند که جامعه جهانی باید از مخالفان مسلح حمایت تسلیحاتی کند. اما با توجه به اینکه گروه‌های سیاسی به گفته خود خانم کلینتون نماینده‌ای در خاک سوریه ندارند، این درخواست چه معنایی دارد؟! به نظر می‌رسد که قرار بوده این ائتلاف حلقه واسطی بین کشورهای غربی و گروه‌های مسلح باشد. به گونه‌ای که گروه‌های مسلح در ازای پذیرفتن نقش رهبری برای این ائتلاف بتوانند از حمایت تسلیحاتی اروپا و آمریکا بهره‌مند شوند. «سلمان شیخ»، مدیر مرکز دوحه اندیشکده بورکینگز آمریکا به آسوشیتدپرس گفته است که واقعه حلب «حامیان غربی گروه‌های مخالف و همچنین گروه‌های مخالف درون سوریه را ناراضی کرده است»؛ بنابراین، گروه‌های اصلی که قرار بوده در نتیجه ائتلاف دوحه با غرب و آمریکا هماهنگ شوند، تن به چنین معامله‌ای نداده‌اند و نقش دلالی ائتلاف دوحه برای پشتیبانی تسلیحاتی را نپذیرفته‌اند. 

دنیای اقتصاد: «صادرات، باید‌ها و نباید‌ها» به قلم محمود اسلامیان 

صادرات به معنی تولید و ایجاد اشتغال در داخل کشور و حضور در بازارهای جهانی علاوه ‌بر تأمین ارز و افزایش قدرت اقتصادی باعث عزت یک کشور است. 

در مقابل واردات به مفهوم ایجاد تولید و اشتغال در یک کشور دیگر است. البته این به معنی مطلق خوب بودن یا بد بودن موضوع نیست. اصولا سیاه و سفید نگاه کردن به هیچ مقوله‌ای صحیح نیست. آنچه مهم است تراز بازرگانی یک کشور است. با روند رو به رشد صنایع میهن اسلامی طی ده سال گذشته به تدریج صادرات رونق یافت. 

با حمایت و مشوق‌های صادراتی و نیازهای منطقه طی سال گذشته صادرات کشور به اعداد و ارقام بسیار خوبی رسید. این امر با حمایت مسئولان و تلاش هزاران کارآفرین کشور می‌سر شد. دیدن یک کالای صادراتی در کشوری دیگر واقعا باعث افتخار و غرور می‌شود. شرایط خاص کشور، مسوولان محترم را در شرایطی قرار داده که با بخشنامه‌ای پنجاه قلم کالا که زیرمجموعه‌هایی نیز دارد از صادرات منع کردند. در این باب نکات زیر قابل‌ تأمل است: 

1ـ طبق موادی از قانون برنامه چهارم و پنجم منع صادرات کالاهای مجاز در کشور ممنوع است. این امر به خاطر جلوگیری از تصمیمات لحظه‌ای و سلیقه‌ای مصوب شده است. البته ممکن است به خاطر شرایط خاص کشور و تزریق دلار 1226 تومانی که به بخش‌هایی لحاظ شده است، اما تشکل‌های بخش خصوصی از ابتدای نوسانات ارزی به صراحت با چند نرخی بودن ارز به دلیل تبعات گسترده آن مخالف بوده‌اند، زیرا یک امر اشتباه تبعات وسیعی دارد که برای حل هر کدام از آن‌ها باید تصمیمات متضادی اتخاذ شود که فضای اقتصاد را ناآرام می‌سازد. 

2ـ بهتر بود برای رعایت قانون از ابزار تعرفه که در اختیار دولت است استفاده می‌شد. این امکان وجود دارد که تعرفه‌هایی برای این دسته از کالا‌ها وضع کرد تا صادرات آن محدود شود. 

3ـ در بخشنامه صرفا به اقلام کل اشاره شده است، در حالی که هر کدام از کالاهای ذکرشده در ردیف‌های متنوعی تقسیم می‌شوند. این امر باعث سردرگمی گمرکات کشور شده است. برای مثال بعضا از صادرات محصولات غذایی به صرف بسته‌بندی فلزی جلوگیری شده است. 

4ـ اصولا هر چه فضای اقتصادی یک کشور قابل پیش‌بینی باشد سرمایه‌گذاری توسعه می‌یابد. از آنجایی که روند یک کالای صادراتی ممکن است یک تا سه ماه به طول انجامد، صادرکننده بر مبنای درخواست یک مشتری براساس قوانین موجود محاسبه و اقدام می‌نماید. عدم پیش‌آگهی و اعلام لحظه‌ای باعث ضرر و خسارت سنگین به صادرکنندگان می‌شود. توقف صد‌ها کامیون در مرزهای کشور و بلاتکلیفی ناشی از چنین اقداماتی شتابزده است. در اینکه دولت می‌تواند بر مبنای مصالح کشور تصمیم‌گیری نماید تردیدی وجود ندارد. بنابراین اینکه این تصمیمات با اطلاع قبلی و جلوگیری از خساراتی از این دست شود یک درخواست منطقی و عقلایی است که باید به آن توجه شود. 

خداوند متعال توسعه رزق مردم را در نعمت آرامش و امنیت بیان فرموده‌اند. رعایت این اصل الهی یک واجب عقلانی است. نکته آخر اینکه، کارآفرینان کشور که زندگی و آبروی خویش را صرف عزت و سربلندی میهن اسلامی نموده‌اند بهترین مشاوران دولتمردان برای اتخاذ تصمیماتی هستند که نیازمند تعالی و همدلی است. 

به میزانی که اینگونه نظرات مبتنی بر کار کار‌شناسی و توام با عقلانیت باشد ضمن حفظ مصالح کشور در اجرا قرین با موفقیت خواهد گردید. در شرایط خاص تحریم‌ها باید صادرات کالاهایی که مازاد نیاز کشور است تشویق شود، زیرا این اقدامی دقیقا ضد تحریمی است. در موارد خاص ضمن مطالعه دقیق و کار‌شناسی و بررسی هزینه‌ - فایده در هر مورد می‌توان با استفاده از مکانیزم تعرفه اقدام کرد. در باب واردات نیز این امر صادق است. اصولا بیان ممنوعیت در اقتصاد بازتاب مناسبی در بازار ندارد. 

ای کاش این نگرش حداقل یک سال پیش مورد توجه قرار می‌گرفت؛ اما اینکه چه در باب واردات و چه صادرات می‌توان با تدبیر و استفاده از مکانیزم تعرفه و قیمت ارز از واژه ممنوعیت سود نبرد بسیار بجا است. اصولا شوک بحران‌زاست. گاهی این گونه شوک‌ها از بیرون حاکم می‌شود، چاره‌ای نیست؛ بنابراین، در مواردی که می‌توان با تدبیر و عقلانیت و مشاوره به نتیجه رسید، استفاده از تصمیمات لحظه‌ای و شوک‌آور به زیان مردم بوده و غیرمنطقی است.