فلسفه سینه زدن و زنجیرزدن چیست و از چه زمانی رایج شده است؟
صورت عزاداری به شکل معین مثلا در قالب سینه زنی و زنجیر زنی و ... به نحو مستقیم ریشه روایی ندارد و گویا شکل برپایی مراسم عزاداری، به خود مردم واگذار شده است تا با انطباق اصول کلی دین و راهنمایی ائمه اطهار (ع) و بزرگان دین با عرف محلی، تکریم و تجلیل شایسته از ائمه معصومین (ع) بجا آورند، و راه افتادن دسته های سینه زنی از زمان آل بویه در میان شیعیان رایج گردید. در عصر صفوی نیز دسته های سینه زنی همراه با خواندن اشعار با آهنگ یک نواخت -که در سوگ امام حسین (ع) سروده شده بود- در کوچه ها و خیابان می گشتند. دراین عصر برای افزایش هیجان مردم و هر چه شکوهمندتر شدن دسته های عزاداری، نواختن طبل و کوبیدن سنج معمول گردید و ادوات جنگی -که در میدان رزم کاربرد داشت- به این گونه مجالس راه یافت. شیپورزنی، علم گردانی، حرکت دادن کتل، مورد استفاده سوگواران قرار گرفت (1).
از جمله چیزهایی که بعد از این عصر به دسته های سینه زنی اضافه شد، عبارت بود از خون آلود کردن سر و صورت با تیغ زدن و قمه زدن به فرق سر با توجه به گزارش هایی که در عصر قاجار موجود است، این عمل در آن زمان معمول و رایج بوده است.(2)
از تحول در شیوه های سینه زنی و زنجیر زنی، استفاده می شود که این مسأله از خواست های اجتماعی و بافت های جامعه، فرهنگ و آداب آنها سرچشمه می گیرد، البته سزاوار است که اصل و اساس این نوع سینه زدن ها پذیرفته شود، زیرا در جوشش احساسات و عواطف و تحریک هیجان اثرات مثبت دارد پی نوشت ها:
1 ر.ک: پشرو چلکووسکی، تعزیه هنر بومی ایران، ترجمه داوود حاتمی، علمی هرهنگی، ج 1، 1367 ش.
2. بنجامین، ایران و ایرانیان، ترجمه محمد حسین کرد، جاویدان، ج 1، 1363، ص 248. عزادارى بر امامحسین(ع) از زمان شهادت او بوده است؛ ولى تا زمان آلبویه (در سال 352 ق) این عزادارى مخفى بود. قبل از قرن چهارم، عزادارى براى امام حسین(ع)، علنى نبود و نهانى در خانهها انجام مىگرفت؛ اما در نیمه دوم قرن چهارم، سوگوارى در روز عاشورا آشکار و در کوچه و بازار انجام مىیافت. عموم مورخان اسلامى - مخصوصاً مورخانى که وقایع را به ترتیب سنواتى نوشتهاند؛ از قبیل ابنالجوزى در کتاب منتظم و ابناثیر در کتاب الکامل و ابنکثیر در کتاب البدایة و النهایة و یافعى در مرآت الجنان و ذهبى و دیگران - در ضمن ذکر وقایع سال 352 و سالهاى بعد از آن، کیفیت عزادارى شیعه را در روز عاشورا نوشتهاند.
از جمله ابنالجوزى گفته است: در سال 352 معزالدوله دیلمى، دستور داد مردم در روز عاشورا جمع شوند و اظهار حزن کنند. در این روز بازارها بسته شد، خرید و فروش موقوف گردید، قصابان گوسفند ذبح نکردند، هریسهپزها، هریسه (حلیم) نپختند، مردم آب ننوشیدند، در بازارها خیمه به پا کردند و به رسم عزادارى بر آنها پلاس آویختند، زنان به سر و روى خود مىزدند و بر حسین(ع) ندبه مىکردند.المنتظم فى تاریخ الملوک و الامم، ج 7، ص 15.
به قول همدانى: در این روز، زنان، موى پریشان در حالى که صورتهاى خود را سیاه کرده بودند، در کوچهها به راه افتادند و براى عزاى امام حسین(ع) سیلى به صورت خود مىزدندتکملة تاریخ الطبى، ص 183.
بنا بر گفته شافعى: این نخستین روزى بود که براى شهیدان کربلا سوگوارى مىشد.مرآت الجنان، ج 3، ص 247. مقصود عزادارى به طور علنى است. ابن کثیر در ضمن وقایع سال 352 گفته است: که اهل تسنن قدرت منع شیعه را از این اعمال نداشتند؛ زیرا شماره شیعه بسیار و نیروى حکومت نیز با ایشان بود.
از سال 352 تا اواسط قرن پنجم در بیشتر سالها مراسم عاشورا به ترتیب مزبور، کم و بیش انجام مىگرفت و اگر عاشورا با عید نوروز یا مهرگان مصادف مىگردید، انجام مراسم عید را به تأخیر مىانداختند.النجوم الزاهرة فى ملوک مصر و قاهرة، ج 4،ص 218.
در همین سالها که فاطمیّه و اسماعیلیّه، تازه مصر را به تصرف آورده و شهر قاهره را بنا نهاده بودند، مراسم عاشورا در مصر انجام مىیافت. بنا بر نوشته مقریزى: در روز عاشوراى 363، جمعى از شیعه مطابق معمول خود (از این جمله معلوم مىشد که مراسم مزبور در سالهاى قبل نیز معمول بوده است)، به مشهد کلثوم، و نفیسه (از فرزندان امام حسن(ع) ) رفتند و در آن دو مکان، شروع به نوحهگرى و گریه بر امام حسین(ع) کردند. مراسم عاشورا در زمان فاطمیان هر سال برپا مىشد: بازارها را مىبستند و مردم دسته جمعى در حالى که با هم ابیاتى در مصیبت کربلا مىخواندند و نوحهگرى مىکردند؛ به مسجد جامع قاهره مىرفتند.الخطط، مقریزى، 2/289. و نیز ر.ک: النجوم الزاهرة، ج 4؛ ص 126، (بخش وقایع سال 366)؛ اتعاظ الحنفاء، مقریزى، ج 2،ص 67 به نقل از: سیاهپوشى در سوگ ائمه نور، صص 161-162.
بعد از آن به دلیل در انزوا قرار گرفتن تشیع، مراسم عزادارى خیلى علنى نبود، هر چند وضعیت بهتر از قبل زمان آلبویه بود. آنچه از بعضى منابع به دست مىآید - خصوصاً کتاب روضة الشهداء کاشفى - قبل از زمان صفویه نیز مجالس سوگوارى براى اباعبدالله(ع) برپا مىشده است.در این خصوص نگا: مقالات تاریخى، رسول جعفریان، ج اوّل، صفحات 183 - 185، 201-206. پس از صفویه به دلیل ترویج تشیع، عزادارى شکل عام و علنىترى به خود گرفت.
«زنجیرزنى» و توجه به چند نکته ضرورى است:
الف. پایهگذار اصلى «عزادارى براى حسین بن على»(ع)، خود پیامبر اسلام(ص) است، (براى آگاهى بیشتر به کتاب «سیرتنا و سنّتنا، سیرة نبینا و سنته» نوشته علامه عبدالحسین امینى مراجعه کنید. این کتاب، به فارسى ترجمه شده است و در کتابخانهها موجود است).
ب. مراسم عزادارى به صورت عمومى در قرن چهارم توسط ابوالحسن احمد معروف به معزّ الدوله از آل بویه، رواج یافت و روز عاشورا حتى نانوائیها هم کار خود را تعطیل مىکردند، (موسوعة العتبات المقدسه، ج 8، کربلا، ص 372، چاپ بیروت، 1987، 1407 هجرى قمرى).
ج. فلسفه اصلى انواع گوناگون مراسم عزادارى حسین بن على(ع)، زنده نگهداشتن فداکاریهاى حسین بن على(ع) است و چون این اعمال، در دل مردم تأثیر شدید دارد، بزرگان شیعه، آنها را مجاز دانستهاند.
د. مراسم عزادارى، همواره باید تحت نظارت علماى بزرگ شیعه هدایت شوند تا مراسم عزادارى از مسیر اصلى خود منحرف نگردد و اگر این مراسم درست هدایت شوند عامل خوبى براى تقویت دین به حساب مىآیند.
ه. مراسم عزادارى در ایران و هندوستان تا این لحظه آنگونه که باید نیست و براى همین بر همه ما لازم است که تلاش کنیم تا این مراسم از چهارچوب احکام اسلامى بیرون نرود.
با توجه به این چند نکته، درباره زنجیرزنى، مطالبى را تقدیم مىکنیم:
یکى از مراسم عزادارى در میان شیعیان هندوستان، زنجیرزنى است. آنان با زنجیر و چوبهاى میخ دار بر پشت خود مىزنند و در پى زنجیرزدن، از بدن آنان خون جارى مىشود. بسیارى از شیعیان هند این عمل را ناپسند مىدانند و مرتکب آن نمىشوند در عین حالى که نسبت به حسین بن على(ع) اعتقاد کامل دارند، (همان، ص 378).
زنجیر زنى از هندوستان به ایران آمده است با این تفاوت که در ایران زنجیرزنى به صورت معمولى و بدون خونریزى است ولى در هندوستان بسیار وحشتآور است.
زنجیرزنى هندى که همراه با خونریزى است از سوى مراجع تقلید شیعه تحریم شده است. آیةالله سید محسن امین از اولین کسانى است که به این گونه اعمال اعتراض و آن را تحریم کرد. آیةالله سید ابوالحسن اصفهانى نیز فتوا به حرمت این گونه اعمال داد، (همان، ص 378، پاورقى. البته اگر زنجیرزنى و اعمال دیگر، مشتمل بر حرام نباشد و بر اساس هدایت خردمندان جامعه صورت گیرد، اشکالى پیش نمىآید و گرنه اگر عملى خودش حرام باشد و یا مشتمل بر حرام باشد انجام آن نارواست.
فلسفه عزاداری
مسأله گریه و عزادارى بر حضرت سیدالشهدا (ع) از افضل قربات است و فلسفههاى سازنده و تربیتى متعددى دارد از جمله:
1- توجه به هدف قیام امام حسین که همانا احیاى ارزشهاى دینى و جلوگیرى از انحراف بود.
2- زنده داشتن یاد و تاریخ پرشکوه نهضت حسینى،
3- الهام بخش روح انقلابى و ستم ستیزى،
4- پیوند عمیق عاطفى بین امت و الگوهاى راستین،
5- اقامه مجالس دینى در سطح وسیع و آشنا شدن تودهها با معارف دینى،
6- پالایش روح و تزکیه نفس،
7- اعلام وفادارى نسبت به مظلوم و مخالفت با ظالم و ... .
اما اصل عزادارى و سوگوارى از خود اهل بیت(ع) است ولى چگونگى آن تا حدود زیادى با شیوههاى قومى و ملى عجین شده است و این آمیزش تا زمانى که مشتمل بر خلاف شرع نباشد اشکالى ندارد.
داستان گریه و عزادارى پس از شهادت حضرت امام حسین(ع) از سوى امامان(ع) داستان دامنهدارى است. به مواردى اشاره مىشود:
1- امام چهارم(ع) که خود در کربلا شاهد مصائب دردناک حسین(ع) و یاران فداکار او بود و 23 سال داشت، پس از آن واقعه سوزناک تا زمانى که در قید حیات بودند یعنى مدت 34 سال طبق برخى روایات براى پدر و عزیزان خویش گریه و سوگوارى مىکرد ، (بحارالانوار، ج 46، ص 108 و 109).
گریههاى امام سجاد(ع) در سختترین شرایط علاوه بر جنبه عاطفى، یکى ازراههاى مهم مبارزه و افشاگرى بود.
2- امام صادق(ع) به ابوهارون مکفوف دستور مىدهد مرثیه بسراید و آنگاه که وى مرثیه خود را مىخواند مشاهده مىنماید امام(ع) سخت گریه مىکند متوجه مىشود از صداى گریه امام صادق(ع) زنانى که پشت پرده حضور داشتهاند صداى خود را به گریه و شیون بلند کردند ، (کاملالزیارات، ابن قولویه، نقل از ره توشه راهیان نور، ویژه محرم 1376).
3- امام رضا(ع) دعبل خزایى شاعر را در ایام سوگوارى حضرت حسین(ع) به حضور مىپذیرد به او عنوان یارى دهنده اهلبیت، خوشآمد مىگوید و از وى مىخواهد در روزهاى غم و اندوه اهلبیت؛ یعنى عاشورا در مورد مصایب جد خویش اباعبدالله(ع) مرثیه بسراید ، (بحارالانوار، ج 45، ص 257).
در مورد سینهزنى نیز برخى از منابع تاریخى نشان مىدهد که وقتى بنىهاشم براى اولین از مدینه به کربلا آمده و با کاروان اسراء در آن مکان برخورد نمودند به رسم عزادارى زنانشان دست به سینه مىزدند.
براى آگاهى بیشتر ر . ک :
1- فلسفه شهادت و عزادارى امام حسین، سید عبدالحسین شرفالدین، مترجم: على صحت، انتشارات مرتضوى
2- حماسه حسینى، شهید مطهرى، انتشارات صدرا
3- پیامهاى عاشورا، جواد محدثى، انتشارات پیک جلال
4- عبرتهاى عاشورا، سید احمد خاتمى، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى قم
5- فرهنگ عاشورا، جواد محدثى، نشر معروفنش
براى آگاهى بیشتر ر . ک :
1- فلسفه شهادت و عزادارى امام حسین، سید عبدالحسین شرفالدین، مترجم: على صحت، انتشارات مرتضوى
2- حماسه حسینى، شهید مطهرى، انتشارات صدرا
3- پیامهاى عاشورا، جواد محدثى، انتشارات پیک جلال
4- عبرتهاى عاشورا، سید احمد خاتمى، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى قم
5- فرهنگ عاشورا، جواد محدثى، نشر معروف