سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کافه فرهنگ

نظر

سفیر سابق کانادا در ایران؛
"جان ماندی"، سفیر سابق کانادا در ایران، در یادداشتی ضمن برشمردن تبعات حمله به ایران، نوشت؛ حمله به تاسیسات هسته ای ایران نه تنها مانع دستیابی ایران به اهداف هسته ای اش نخواهد شد؛ بلکه ایالات متحده و دوستانش را در "باتلاقی اخلاقی" غرق می کند.
به گزارش سرویس بین‌الملل باشگاه خبرنگاران به نقل از "گلوب اند میل"؛ سفیر سابق کانادا در کشورمان، در یادداشتی که تحت عنوان "جنگ با ایران: واقعی، هزینه های وحشتناک، اما چه سودی؟" در روزنامه "گلوب اند میل" کانادا منتشر کرده است، به طور مختصر به مسئله حمله احتمالی آمریکا یا اسرائیل به ایران پرداخته و سعی کرده نتایج حاصل از جنگ مذکور را برای خوانندگان توضیح دهد.
وی معتقد است؛ این حمله بجز تلفات انسانی و هزینه های نظامی، سود دیگری نخواهد داشت و ایران را هرگز از فعالیت هسته ای خود باز نخواهد داشت.
آخرین سفیر کانادا در ایران، با توجه به اینکه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا انجام شده و انتخابات ریاست جمهوری ایران در ماه جولای سال 2013 و انتخابات اسرائیل در ماه ژانویه برگزار خواهد شد، در هر سه کشور سران، دوران حکومت جدیدی را به زودی آغاز خواهند کرد. اگر آنها نتوانند در این مقطع روند کنونی را متوقف کنند، آن وقت این احتمال وجود دارد که سرخوردگی و خستگی از دیپلماسی، منجر به برنامه ریزی فعالانه برای رویارویی نظامی در نیمه دوم سال 2013 و یا اوایل سال 2014 بشود.

وی سپس این سوال را مطرح می کند که "این جنگ چگونه خواهد بود؟" حملات اسرائیل به عراق در سال 1981 و سوریه در سال 2007 راهنماهای خوبی نیستند. این حملات علیه سایت های هسته ای تک و مجزا صورت گرفت که هیچ یک از دو سایت فعال نبودند. ایران سایت های فراوانی دارد و تاسیسات مهم آن فعال هستند. این تاسیسات سوخت هسته ای دارند که می تواند بر سر شهروندان انتشار یابد. در حمله به ایران باید حداقل سه یا چهار منطقه مهم هدف قرار بگیرد، اما اگر قرار باشد به تمام صنعت هسته ای ایران حمله شود، ممکن است 400 منطقه هدف حمله قرار بگیرد. در مقابل اگر ایران از خود دفاع کند و متقابلا حملاتی را انجام دهد، به طور بالقوه جنگی نامحدود خواهد بود.
نکته جالب توجه این است که پس از دو جنگ چند تریلیون دلاری در غرب آسیا، اکنون در آمریکا و اروپا فکر کردن به یک جنگ سوم احتمالی، همچنان وضعیتی مبهم و نامشخص دارد. طرفداران جنگ با ایران به نظر می رسد از دیپلماسی و تحریم ها خسته و کاسه صبرشان لبریز شده است، اما این کافی نیست.
پس از دو جنگی که در دستیابی به اهداف راهبردی خود ناکام ماندند، طرفداران جنگ سوم باید نشان دهند که این جنگ سوم چگونه جنگی متفاوت و موفق خواهد بود.
اولا، آنها باید ثابت کنند که این جنگ هدف راهبردی خود را محقق خواهد کرد و فقط یک موفقیت تاکتیکی نخواهد بود، ثانیا آنها باید ثابت کنند که خطرات این جنگ قابل کنترل خواهد بود. در هر دو مورد، تردیدهایی وجود دارد. 
حتی قوی ترین حامیان حمله نظامی به ایران نیز اذعان دارند که برنامه هسته ای ایران با حمله متوقف نمی شود. جنگ فقط آن را به تاخیر می اندازد.
این برجسته ترین نکته ای است که در گزارشی که سپتامبر گذشته توسط اندیشکده "ایران پژوه" منتشر شد، آمد و یک گروه از سیاستمداران بازنشسته، سران نظامی و دیپلماسی آمریکا، آن را تائید کردند.
این گزارش عنوان می کند که حمله اسرائیل به ایران، در صورتی که اسرائیل به تنهایی حمله کند، برنامه هسته ای ایران را یک تا دو سال به تاخیر می اندازد و اگر آمریکا به ایران حمله کند، این برنامه 3 تا 4 سال به تاخیر می افتد. پس از آن تدابیر نظامی بیشتری مورد نیاز خواهد بود.
هزینه این جنگ بسیار زیاد خواهد بود. در مورد منافع و خطرات جنگ، مقاله های بسیاری نوشته شده، اما یک جنبه از این درگیری مورد غفلت واقع شده است و آن، هزینه های انسانی ایران است.
فاجعه انسانی این حمله، "چالش اخلاقی" برای سران آمریکا و اسرائیل در پی خواهد داشت.
موفقیت تاکتیکی یک حمله نظامی بعید است که ایران را از دستیابی به اهداف هسته ای اش، باز دارد و اثرات هولناک این حمله بر شهروندان ایران، ایالات متحده و هم پیمانانش را در یک باتلاق اخلاقی غرق خواهد کرد.