
به گزارش قلمنیوز در این یادداشت آمده است:
هفتهای که امروز آغاز شد را هفته ی سرنوشت برای انتخابات دهمین دوره ی ریاست جمهوری نامیدهاند. این یک اصل برای تمام انتخابات جهان است که روزهای پایانی در تصمیمگیری مردم نقش بسزایی دارد و هر گونه اشتباه و یا برعکس ابتکار عمل وزنه را به سوی یک نامزد سنگین تر خواهد کرد.
در واقع تمام مبارزات انتخاباتی که در هفتههای قبل به طرق مختلف انجام شده در هفته ی پایانی قوام مییابد و نامزدها تمام تاکتیکها و گاه ترفندهای خود را برای جلب توجه مردم و ایجاد جو منفی نسبت به رقیب به کار می بندند.
حال پرسش مهمی که در برابر حامیان مهندس موسوی قرار دارد این است که تاکتیک احتمالا برنامه ریزی شده ی ستاد احمدی نژاد برای روزهای پایانی انتخابات و هفته ی سرنوشت چیست؟
برای پاسخ به این پرسش باید مروری بر تاکتیکهای احمدینژاد در روزهای قبل بیندازیم و برخی نشانهها را بررسی کنیم. احمدینژاد در مناظره با مهندس موسوی به روشنی نشان داد که از هر ابزار و ترفندی ولو غیر اخلاقی و مذموم از تهمت و ناراست گویی و آمارسازی گرفته تا بی احترامی به همسر طرف مقابل بهره میبرد.
با این حال احتمالا وی دریافته است که این تاکتیک دیگر اثری ندارد چراکه هم محتوا تکراری شده و هم افرادی که قرار است با وی مناظره کنند محذورات و منش آرام و صبور مهندس موسوی را ندارند.
آنان نیز چون وی سخنرانانی قهارند که اگر لازم باشد از همان ادبیات و شیوههای پوپولیستی وی به خوبی استفاده خواهند کرد. همچنین با حدس محتویات سخنان احمدی نژاد خود را برای پاسخگویی آماده کردهاند لذا تاریخ مصرف ابزار سخنرانی برای احمدینژاد تا حد زیادی تمام شده و باید فکر دیگری کرد.
اما این فکر چیست؟ به نظر می رسد تاکتیک احمدینژاد که موج تکذیبها و مخالفتها و سرزنشها را به سخنانش دیده و ضمنا دو مناظره ی کوبنده و نفس گیر را نیز در پیش دارد، از این پس مظلوم نمایی باشد. اما محدود کردن این مظلوم نمایی صرفا در حرف خلاصه سودی ندارد. چرا که در روزهای پایانی تبلیغات باید دست به یک مظلومنمایی بزرگ برای تحت تاثیر قراردادن فضا زد و کدام ترفند بهتر از توهم یک ترور ساختگی؟!
القای این فکر به مردم که رقبا در صدد ترور وی هستند بهترین حربه برای بازی با احساسات مردم است و رقیب نیز کمتر می تواند با جو ساخته شده مبارزه کند. البته نشانههایی از بررسی این تاکتیک در ستاد احمدی نژاد هم به چشم میخورد که مهمترین آن اعلام یکباره و غافلگیر کننده ی تشکیل ستاد دانشجویی حفاظت از جان رییس جمهور بود که ایرنا با آب و تاب خبرش را منتشر کرد.
پیامکهای مشکوکی نیز با مضمون هاشمی کلنگ اتوبان شهید(!) احمدینژاد را به زمین زد و برخی مضامین مشابه ارسال شده که نشان از کلید خوردن همین پروژه در روزهای سرنوشت دارد.
لذا باید به افکار عمومی توصیه کرد در مقابل چنین ترفند خطر ناکی که آخرین دستاویز برای کسب رای از طریق بازی با احساسات مردم است هوشیار باشند و این سوال را از خود بپرسند که چگونه ترور رییس جمهور با گارد محافظ تا دندان مسلحی که در اختیار دارد و دهها ابزار حفاظتی و دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی قدرتمند امکانپذیر است و چرا یک چنین احتمالی در روزهای پایانی انتخابات به وجود میآید؟
همچنین وجود چنین امکانات قدرتمند حفاظتی دیگر چه نیازی به تشکیل ستاد دانشجویی(!) حفاظت از جان رییس جمهور ایجاد میکند و اصولا آنان چه هنر جدیدی خواهند داشت که محافظان پر شمار احمدی نژاد ندارند؟
تمام این پرسش های بی پاسخ اما فقط یک پاسخ دارد و آن کلید خوردن احتمالی پروژه ی مظلوم نمایی احمدینژاد از طریق توهم ترور ساختگی است.
مردم فهیم ایران با مشاهده ی مناظره ی احمدینژاد ـ موسوی دیدند که احمدینژاد برای کسب رای حاضر به انجام هر کار و گفتن هر حرف و تهمتی است که دامنه ی آن از بی آبرو کردن افراد تا بی احترامی به ناموس مسلمان گسترده است.
پس به نظر شما از فردی که از این گونه اقدامات ابایی ندارد اجرای چنین ترفندی در این روزهای حساس سرنوشت بعید و غیر محتمل است؟ کمی فکر منطقی پاسخ این پرسش را خواهد داد و نیروهای مردمی زیادی را برای مقابله با آن بسیج خواهد کرد.